پاییز هم رفت ..
زمستون عزیزم ، بهش بگو که سال بعد من رو فراموش نکنه .. برگ های رنگ ُ وارنگش رو دوباره بریزه ُ من روش راه برم ُ از صدای خش خش برگ ها لذت ببرم ..
بهش بگو من رو یادش نره که بازم از همون نسیم های اول صبح لپ های صورتمو قرمز کنه ..
یادش نره که به واسطه ی اون با صبا برم تا کلی با هم بخندیم ..
بهش بگو که دلتنگ گل های نرگس میشم .. آره .. ولی توی فصل پاییز یه بوی خاصی دارن .. یادش نره :)
این زمستون به نظرم با زمستونای دیگه باید خیلی فرق داشته باشه ..
یه حسی میگه که هیشکی امسال زمستون از هیچی دلخور نمیشه .. از هیچی ناراحت نمیشه .. همیشه لبخند رو لباشه ُ دیگه هیچ کس نمیتونه باعث ناراحتیش بشه :)
فقط همینُ برای همتون میخوام ..
روز اول زمستونتون بخیر :)
نظرات (۶)